دانلود رایگان


مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش هیجانی و رضایتمندی شغلی(فصل 2) - دانلود رایگان



دانلود رایگان

دانلود رایگان لینک دانلود و خرید پایین توضیحاتدسته بندی : ووردنوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )تعداد صفحه : 37 صفحه قسمتی از متن word (..docx) : ‏تاریخچه هوش هیجانی :‏توصیفهای داده شده ازهوش هیجانی به همان قدمت رفتا رانسانی است .ازانجیل عهد قدیم وعهد جدید وفلاسفه یونانی گرفته تا شکسپیر،توماس خبرسون وروانشناسی مدرن،جنبه هیجانی منطق به عنوان عنصربنیادین سرشت انسان مطرح شده است. کسانی که هوش هیجانی خود راتقویت می کنند وآنرابه حد کمال می رسانند،یک توانایی منحصر به فرد بدست می اورند تا درشرایط وموقعیتهایی که دیگران درآن گیرمی کنند ورنج می کشند،به خوبی شوکوفا شوند. هوش هیجانی «چیزی» دردرون هریک ازماست که تا حدی نا محسوس است.هوش هیجانی است که تعیین می کند چگونه رفتا رخود را اداره کنیم،چگونه با مشکلات اجتماعی کناربیاییم وچگونه تصمیم ها یی بگیریم که به نتایج مثبت ختم شوند(پارسا ،1379،ص13).‏درسالهای 1900تا1920 جنبش جدیدی پدید آمد که می خواست برای اندازه گیری هوش شناختی (IQ‏) راهی پیدا کند. دانشمندان آن زمانIQ ‏ را که روشی سریع برای جدا کردن افرادمتوسط از افراد باهوش بود، مورد مطالعه قرار دادند. آنها خیلی زود متوجه محدودیت های این روش شدند . بسیاری از مردم خیلی باهوش بودند،اما توانایی آنها در اداره کردن رفتارشان وکنار آمدن با دیگران آنها را محدود کرده بود. همچنین آنها متوجه شدند افرادی وجود دارند که هوش متوسط دارند ولی در زندگی بسیار موفق هستند (ابراهیمی ،1379،ص28) .‏ثرندایک،استاد دانشگاه کلمبیا اولین کسی بود که مهارت های هوش هیجانی را نامگذاری کرد.اصطلاحی که او اختراع کرد «هوش اجتماعی »نشانگر توانایی افراد است که در خوب کنارآمدن با مردم مهارتهای کافی دارند. درسالهای دهه1980بود که هوش هیجانی (EQ‏) نام فعلی خود را بدست آورد .بلافاصله بعداز آن مطالعات وپژوهش ها ی بسیار قدرتمندی انجام شده ،از جمله سری پژوهش ها در دانشگاه ییل که هوش هیجانی را به موفقیت های شخصی،شادی و موفقیت های حرفه ای ربط می داد .(گنجی ،1384،ص17 ).‏ارسطو در اخلاقیات نیکو ماخین، که تأملات فلسفی او را درباره ی نیکی و سعادت دربر می گیرد چنین مطرح می کند که لازم است مهارت زندگی هیجانی مارا هوش و عقلانیت بر عهده گیرد.احساسات ما زمانی که به خوبی بکار گرفته شوند،با خرد ومنطق همراهند؛وبه تفکرها،ارزش های ما وبقای ما جهت می دهند.اما به آسانی می توانند به خطا بروند واکثرمواقع نیزچنین می شود . ازدیدگاه ارسطو،مشکل انسان دراین نیست که ازهیجان برخوردار است ،بلکه آنچه اهمیت دارد،مناسب بودن هیجان ونحوه ابرازآن است. سؤال این است که چگونه می توانیم هوش رابه هیجان ‏–‏ مدنیت رابه خیابانها واهمیت قا ئل شدن برای دیگران رابه زندگی جمعی خود بیفزاییم؟ ( بلوچ ،1383،ص21).‏تعریف هوش هیجانی‏درتعریف واژه «هوش» اتفا ق نظرمیا ن روانشناسان وجود ندارد وبرای تعریف آن ازویژگی هایی استفاده می شود. هنگامی که هوش مورد مطالعه قرار می گیرد،خود هوش نیست ؛ بلکه رفتاریا عملکردهوشمندانه است بنابراین به جای تفکردرباره هوش باید درباره رفتارهوشمندانه تحلیل کنیم ومبنای رفتارهوشمندانه باید نوعی دانش واطلاعات درکلی ترین معنای آن باشد که به طوررسمی یا غیررسمی کسب شده اند تأ ثیرهوش بررفتارهوشمندانه با حافظه آغازمی شودیک عامل مرتبط با آن ،به یاد آوردن اطلاعات،اعمال آموخته های قبلی دروضعیت موجود،یعنی توانایی انتقال یا تصمیم گیری است.برخی ازافراد نسبت به دیگران ظرفیت بسیاربیشتری برای انتقال دارند که نشان ازهوش بالای آنان دارد. جنبه های دیگرهوش دررفتارهوشمندانه شامل سرعت عمل دررسیدن به راه حلها وپاسخها توانایی حل مسئله است( ابراهیمی ،1379،ص56). ‏اسپیرمن با مطالعه تستهای هوش،نظیرتست استنفرد بنیه،به این نتیجه رسید که عامل مشترکی درهمه تست ها وجود دارد. اونام این عامل را (G‏) ‏یا هوش عمومی گذاشت که درتمام استعدادها ومسائل مختلف مورد استفاده قرارمی گیرد. اسپیرمن با آزمایشهای متعدد دیگری ثابت کرد که یک عامل تخصصی نیزبرای هریک ازاستعدادها وجود دارد که آن را(S‏ ) یاعامل تخصصی نامید؛ مثلاً برای یاد گرفتن مدیریت به یک استعداد کلی ‏(G‏) ویک استعدادتخصصی (S‏) نیاز است. سپس ترستون با تحلیل خود ثابت کرد که عامل (G‏ ) خود ازهفت قسمت استعداد عددی،روانی،کلامی،درک معانی حافظه استدلال ،درک روابط فضایی وسرعت ادراک تشکیل شده است(شریفی ،1385،ص 42و43). ‏نظریه های استرنبرگ وگاردنریک یا چند طبقه ازهوش اجتماعی رامطرح کرده اند. درنظریه گارد نر،این طبقات عبارتند از: هوش بین فردی ویا درون فردی وجنبه هایی ازهوش عمل رابرگرفته است واخیراً توجه زیادی رابه خود جلب کرده است،هوش هیجانی نامیده می شود.هوش هیجانی بوسیله پیترسالووی وجان مایر(1990) به عنوان توانایی نظارت براحساسات وهیجانات خودودیگران،تمیزقائل شدن بین آنها واستفاده ازاین اطلاعات برای هدایت تفکروعمل خود تعریف شده است (بیا با نگرد،1384،ص116).‏سالووی ومایردررساله قوی وبی نظیرخود به سال 1990 هوش هیجانی (EQ‏) رانوعی ازهوش توصیف کردند که توجه به احساسات و هیجانات خود و دیگران ،فرق گذاشتن بین آنها و استفاده از این اطلاعات برای راهنمایی افکار و اعمال فرد را شامل می شود .با اینکه مقیاس های هوش هیجانی از تقسیم سن عقلی بر سن تقویمی بدست نمی آیند،معمولی ترین اختصار برای هوش هیجانی از روی ضریب هوشی IQ‏ برداشته شده است که به آن ضریب هیجانی EQ‏ می گویند.نظریه سالووی ومایر بر این باور استوار است که تعداد کمی ازمهارت های ویژه وجود دارد که درهمه آنها یا دقت مهم است یا کارایی (اثر بخشی): دقت درشناخت و درک حالات هیجانی خود و دیگران ،و کارایی در تنظیم ،کنترل و استفاده از هیجان ها در رسیدن به اهداف .به نظر سالووی و مایر در هوش هیجانی چهار جنبه اساسی وجود دارد :‏1)شناخت هیجان ها‏2)درک هیجان ها ‏3)تنظیم هیجان ها‏4)استفاده از هیجان ها (گنجی ،1384،ص 152).

مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش هیجانی و رضایتمندی شغلی(فصل 2)


مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش هیجانی و رضایتمندی شغلی(فصل 2)


دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش هیجانی و رضایتمندی شغلی(فصل 2)


مبانی


نظری


و


پیشینه


پژوهش


هوش


هیجانی


و


رضایتمندی


شغلی(فصل




مبانی


نظری


و


پیشینه


پژوهش


هوش


هیجانی


و


رضایتمندی


شغلی(فصل


2)


مقاله


پاورپوینت


فایل فلش


کارآموزی


گزارش تخصصی


اقدام پژوهی


درس پژوهی


جزوه


خلاصه


پاورپوینت مروری بر مراقبت از نوزادان پرخطر

پاورپوینت بحران و فوریتهای پرستاری

مبانی نظری وپیشینه تحقیق خلاقيت

پاورپوینت یونان و روم

پاورپوینت معرفی غار

پاورپوینت پروتئین های فاز حاد

قانون مدیریت خدمات کشوری (مقررات)

پاورپوینت در مورد ناحيه‌‌بندي تصاوير تشديد مغناطيسي با استفاده از معيار آنتروپي

تحقیق در مورد پـروژه اجـرای عملیــات مکانیــزاسیــون

پاورپوینت در مورد نقش خلاقيت درروابط عمومی