پیشینه و مبانی نظری تحقیق فرآيند ياد دهي،يادگيري و تدریس - دانلود رایگان
دانلود رایگان
دانلود رایگان لینک دانلود و خرید پایین توضیحاتدسته بندی : ووردنوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )تعداد صفحه : 32 صفحه قسمتی از متن word (..docx) : مبانی نظری وپیشینه تحقیق فرآيند ياددهي - يادگيري و تدریسفصل دوم : بيشينه تحقيق مقدمه 14انواع رويكردها در فرآيند ياددهي - يادگيري 15ياددهي - يادگيري با رويكرد غير فعال يا سنتي 15نقد ياددهي - يادگيري با رويكرد غير فعال يا سنتي 16ياددهي - يادگيري با رويكرد فعال 17ويژگي ها و نكات اصلي در ياددهي - يادگيري با رويكرد فعال 20رابطه تدريس و يادگيري 22مباني نظري رابطه تدريس و يادگيري 23الگوهاي تدريس 24ارتباط الگوهاي تدريس با برنامه درسي 24ارائه الگوي عمومي تدريس با رويكرد فعال 25مراحل الگوي عمومي تدريس با رويكرد فعال 26نمونه هائي از الگوهاي تدريس فعال 26الگوي حل مساله 26پيشينه تحقيق 30تحقيقات انجام شده در ايران 31تحقيقات انجام شده در جهان 34خلاصه فصل دوم مقدمه يكي از وظايف معلمان در جريان آموزش وپرورش ، زمينه سازي جهت رشد و يادگيري مطلوب دانش آموزان است و در آموزش وپرورش نوين تاكيد بر فعال بودن يادگيرنده در جريان يادگيري و تشكيل ساخت ذهني مي باشد ( سلسبيلي و ديگرا ن ، 1382 - تحليل تطبيقي از دانش آموزان ايراني ) . فراشناخت به عنوان رويكردي جديد به فرايند يادگيري توجه خاص داشته و به فعال بودن و آگاهي انسان از نظام شناختي خود تاكيد دارد .يادگيرنده در كاربرد اين رويكرد ، به جريان شناخت خود نظارت مي كند ، موانع يادگيري را جستجو كرده و در صورت نياز از راهبردها ومهارتهاي لازم بهره مي جويد . سپس ، مفهوم تدريس را مورد بررسي قرار داديم .از مجموعه تعريفهاي مورد مطالعه چنين استنباد مي شود : تدريس عبارت است از تعامل بين معلم وشاگرد ، شاگرد با شاگرد و يا شاگردان با هم ، براساس طراحي منظم وهدف دار واز پيش تعيين شده براي ايجاد تغيير در رفتار شاگردان كه با توجه به شرايط و امكانات اعمال مي شود . با توجه به تعريف فوق معلم با تمهيد مقدماتي بايد در جريان تدريس دانش آموزان را به فعاليت وا دارد و خود نقش راهنمايي را به عهده بگيرد و به عبارت ديگر ، بايد از روش فعال استفاده كند .ژان ژاك روسو دانشمند بزرگ فرانسوي از جمله كساني است كه در امر آموزش و يادگيري بر فعاليت فراگيرنده تاكيد كرده است او مي گويد بگذاريد كودك خود مساله اش را حل كند ، ( آرمند ، 1372 - روش هاي تدريس فعال ) .جان ديويي تاكيد بر تجربه فراگيرنده در جريان يادگيري دارد او در كتاب تجربه و آموزش وپرورش مي نويسد : دانش آموز موجودي فعال و كنشگر است كه در محيط خود دخالت مي كند و با آن عمل متقابل انجام مي دهد . معلم بايد عادت كند كه تفكر را در دانش آموزان به وجود آورد . ديويي بهترين روش تدريس را روش حل مساله مي داند ( نقيب زاد ه ، 1379 فلسفه آموزش و پرورش ) .انواع رويكردها ، در فرآيند ياددهي - يادگيري :رويكرد ياددهي يادگيري را مي توان به عنوان يك الگو براي معلم وشاگرد در فزاي آموزشي به منظور تحقق هدفهاي معين تعريف كرد . عناصر اصلي اين الگو عبارتند از : 1- مراحل و توالي فعاليت معلم وشاگرد 2- نقش معلم 3- نقش دانش آموز 4- نحوه ارتباط معلم وشاگرد ( مهر محمدي ، 1379 همان منبع ص 119 ) . با توجه به نكات فوق مي توان فرايند ياددهي يادگيري را به دو ريكرد سنتي يا غير فعال و فعال تقسيم كرد و ويژگيها و نكات اصلي هر يك را مورد بررسي قرار داد .ياددهي - يادگيري با رويكرد غير فعال يا سنتي : در اين رويكرد معلم ارائه دهنده اطلاعات و دانش آموز شنونده و حفظ كننده مطلب است . در اين رويكرد دانش آموز فعال نيست . معلم سعي مي كند از طريق روش سخنراني يا توضيحي مطالب را به دانش آموزان انتقال دهد . مغز دانش آموز به مثابه بانكي فرض مي شود كه بايد اطلاعات به آن سپرده شود .در اين رويكرد پاسخها ونمره هاي دانش آموزان مهم است به عبارت ديگر اين رويكرد نتيجه مهور است ( محبي 1381 - بازانديشي در ارزشيابي مستمر ) . اين رويكرد بيشتر بر پايه مكتب رفتار گرايي استوار است .در چهارچوب اين ديدگاه ، يادگيري عبارت است از كسب رفتارهاي مختلف كه معمولاً از طريق فرايند شرطي سازي توجيه مي شود ( احمدي ، 1381 ) .رفتار گرايان بر اين باوراند كه بسياري از رفتارهاي انسان در اثر شرطي شدن آموخته مي شود و از همين شيوه در تدريس مواد ومحتويات درسي استفاده مي كنند . از نظر رفتارگرايان ، عامل كنترل كننده رفتار ، محيط است نه فرايندهاي ذهني وشناختي . بنابراين در جريان تدريس از طريق دستكاري و تغيير شرايط محيطي مي توان ، رفتار مورد نظر را در يادگيرنده به وجود آورد . رفتار گرايان كليه رفتارهاي انسان را كه براثر يادگيري حاصل مي شود ، به عناصر محرك - پاسخ ( S - R ) قابل تجزيه مي دانند و بر همين اساس معتقدند در جريان تدريس بايد محتوا وفعاليتهاي يادگيري پيچيده را در قالب رفتارهاي ساده تنظيم كرد و سپس با تقويتهاي متوالي، يادگيرنده را به سمت فعاليتهاي پيچيده هدايت ساخت .در آموزش مبتني بر اين ديدگاه ، هدفهاي آموزشي تا سطح هدفهاي رفتاري كه بر رفتارهاي قابل مشاهده و اندازه گيري توجه دارد ، تجزيه مي شود . اين هدفها در سه قلمرو شناختي ، عاطفي ورواني - حركتي در سطوح مختلف از رفتارهاي بسيار ساده تا رفتارهاي پيچيده طبقه بندي مي شوند و اين باور وجود دارد كه دستيابي به هدفهاي سطوح بالاتر ، مستلزم پشت سرگذاشتن و عبور از هدفهاي سطوح پايين تر است .( مهر محمدي 1379 همان منبع ) مي نويسد : رويكرد ياددهي يادگيري رفتارگرايي بر اساس نظريه اسكينر تدوين شده است . نظريه اسكينر در باره فرايند ياددهي - يادگيري ، بر اصول شرطي سازي كنشگر مبتني است . مفروضات اساسي آن اين است كه رفتار موجودات زنده ، پديده اي قابل مشاهده واندازه گيري است كه تحت تاثير محيط تغيير مي كند .بدين ترتيب ، معلم مطالب مورد نظر يا آنچه را كه بايد يادگرفته شود در يك توالي معين تنظيم و ارائه مي كند .