مبانی نظری و پیشینه حسابداری منابع انسانی - دانلود رایگان
دانلود رایگان
دانلود رایگان لینک دانلود و خرید پایین توضیحاتدسته بندی : ووردنوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )تعداد صفحه : 46 صفحه قسمتی از متن word (..docx) : 13مبانی نظری وپیشینه تحقیق سرمایه سازمانی وحسابدار منابع انسانی2-1- مقدمه 132-2 انواع سرمایه سازمانی 142-2-1- سرمایه فیزیکی 162-2-2- سرمایه ساختاری 172-2-3- سرمایه انسانی 182-3- حسابداری منابع انسانی 202-3-1- تعریف حسابداری منابع انسانی 202-3-2- تاریخچه حسابداری منابع انسانی 222-3-3- حسابداری منابع انسانی چیست؟ 282-3-4- اندازه گیریهای غیر پولی منابع انسانی 292-3-5- روشهای گزارشگری منابع انسانی 392-3-6- مشكلات حسابداري داراييهاي انساني 402-3-7- اهداف حسابداری منابع انسانی 412-3-8 - روش های حسابداری اندازه گیری منابع انسانی 422-4- پیشینه تحقیق 462-4-1- تحقيقات خارجی 462-4-2- تحقيقات داخلي 49142-1- مقدمه در سال های اخیر , سطح تبادلات جهانی و حرکت به سمت اقتصاد دانش پایه منجر به تغییر پارادایم حاکم اقتصادی شده است.و دورانی که نقش مدیریت فقط یافتن راهی برای ترکیب بهینه ی محصولات و بازار های هدف و رفع موانع ورود کالا به این بازار ها بوده تمام شده و می توان شاهد اقتصاد مبتنی بر دانش knowledge و اطلاعات Information بود که اساس و بنیان آن بر محور دارایی های نامشهود Intangible Assets و سرمایه ی فکری استوار است.در چنین فضایی سرمایه های فکری و دانش سازمانی بیش از گذشته به عنوان مزیت های رقابتی مورد توجه قرار گرفته اند.در این دوران نگاه مدیریت واحد های انتفاعی به جای محیط و صنعت به طور جدی به منابع درون سازمانی معطوف شده است که از آن با عناوینی چون دارایی نامشهود، دانش، دارایی راهبردی و ... یاد می شود که این منابع درون سازمانی واجد شرایط ایجاد و افزایش مزیت ها ی رقابتی پایدار می باشند.در طول نیمه دوم قرن بیستم مفهوم،نقش و اهمیت دانش در اقتصاد و تجارت تغییرات زیادی یافته است.و از دهه ی 90 الگوی رشد اقتصادی دچار تغییرات اساسی شد و در نتیجه، عامل دانش به عنوان مهمترین سرمایه، جایگزین سرمایه ی مالی و فیزیکی در اقتصاد جهانی شد. به عبارت دیگر اقتصاد دانش محور جای اقتصاد صنعتی را گرفت و در این اقتصاد دانش به عنوان کلیدی ترین عامل ایجاد ارزش و ثروت جای خود را با عوامل اصلی تولید ثروت در اقتصاد صنعتی یعنی زمین، نیروی کار، پول و ماشین آلات و ... عوض کرد.منابع انسانی سازمانها با تمام اهمیت آن به عنوان یک منبع اقتصادی که منافع آتی را برآورده می سازد ناشناخته مانده است و از جمله داراییهای نامرئی به حساب می آید که هزینه های مرتبط با آن چشمگیرتر از منافع آن است و با توجه به اینکه استفاده بهینه از منابع انسانی نشانه ای مدیریت کاراست در ارزیابی عملکرد مدیران جایگاه قابل توجهی دارد. و چون دو 16عنصر کارآیی و اثربخشی محور توجه اصلی میدان است رسیدگی و بررسی به مبحث منابع انسانی چشمگیر به نظر می آید. و انسان به عنوان رکنی محسوب می شود که درتولید و ارائه خدمات موثرتر از تجهیزات و تکنولوژی و پول است.(فروغی و احمدی نژاد ،1390)2-2 انواع سرمایه سازمانی امروزه در جهاني پر از شتاب و تغيير زندگي ميکنيم، توان بالاي ارتباطات و تکنولوژي نيز با اين امر دامن زده و از طرفي دوره زماني انحصار منابع و سرمايههاي مالي و مادي سنتي را نيز کوتاهتر کرده چرا که امکان تقليد و الگو برداري از آن را نسبت به گذشته بسيار ساده و کم هزينهتر کرده است. امروزه مديران متوجه اين مطلب شدهاند که حتي به شرط وجود بهترين منابع و امکانات نبود نيروي انساني با استعداد که بتواند حداکثر بهرهوري را از منابع سنتي به عمل آورد نميتواند تضميني براي بهبود عملکرد و توسعه باشد بنابراين، مهمترين و با ارزش ترين داراييهاي هر سازماني داراييهاي نامشهود آن سازمان - توانمنديهاي نيروي انساني- است که اغلب به روشهاي حسابداري معمول قابل اندازهگيري و مشاهده نيستند و به عنوان سرمايه نامشهود نقش يک مزيت رقابي را براي سازمان ايفا ميکنند تاکنون دو نوع سرمايه مهم يعني سرمايه انساني و سرمايه اجتماعي مورد توجه مديران و محققان سازماني بوده است. تئوري سرمايه انساني در ابتدا جهت برآورد ميزان درآمد افراد بر حسب سرمايهگذاري که روي خود صورت دادهاند مطرح شد (بکر ، 1964). سرمايه انساني اغلب به عنوان سرمايه فکري تلقي ميگردد و به نوعي شامل مهارت ها، تواناييها و دانش و تجاربي است که يک شخص با خود به سازماني ميآورد (انويک، 2005). مطابق نظر بکر (1964) سرمايه انساني را به عنوان مهارتها و دانشي که افراد از طريق سرمايهگذاري بر روي تحصيلات، آموزش ضمن خدمت و ساير روشهاي کسب مهارت کسب ميکنند تعريف ميکنيم. با توجه به اين تعريف سازمانهاي موفق سازمانهايي هستند که در جذب، به کارگيري، توسعه و نگهداري بهترين کارکنان موفق باشند و از اين رو يک دارايي انساني قوي شکل دهند (تور و آفوراي ، 2010) سرمايه اجتماعي به ارزش داراييهاي واقعي يا بلقوهاي که فرد، در سازمان بر حسب اينکه چه کساني را ميشناسد، با چه شبکههاي اجتماعي در ارتباط است و چه اعتباري در سازمان دارد، به دست ميآورد اشاره دارد. اعتماد بين اعضاي شبکه اجتماعي مفهوم اصلي سرمايه اجتماعي و عنصري ضروري براي نوآوري و رشد اقتصادي است (لورنز ، 1992). الواني (1383) سرمايه اجتماعي را مجموعهاي از