پروپوزال دانشگاه کارآفرین؛ از ایده تا عمل - دانلود رایگان
دانلود رایگان
دانلود رایگان لینک دانلود و خرید پایین توضیحاتدسته بندی : ووردنوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )تعداد صفحه : 21 صفحه قسمتی از متن word (..doc) : 1پروپوزال دانشگاه کارآفرین؛ از ایده تا عملخلاصه: نظر به عدم دستیابی دانشگاههای ایران به دانشگاههای نسل سوم و خیز عظیم جهانی در دانشگاههای دنیا برای رسیدن به این نوع دانشگاهها و نیز اهمیت دست یابی به دانشگاه کارآفرین برای تاثیرگذاری اجتماعی و اقتصادی در جامعه، تحقیق حاضر در کنار بسیاری از تحقیقات انجام شده در این زمینه و با هدف کاربردی خود و به روش کیفی و با نظر به ادبیات این موضوع، در صدد دست یابی به مولفه ها و عوامل ایجاد کننده دانشگاه کارآفرین به عنوان نسل سوم دانشگاهها برای اجرا در دانشگاه یزد به عنوان یکی از دانشگاههای مهم کشور طرح ریزی شده و قصد دارد با مصاحبه با متخصصین این زمینه که خود دانشگاهی بوده و در عرصه کارآفرینی نیز اقدامات و تالیفات موثری انجام داده اند، موانع عدم موفقیت کشور ما در این زمینه را شناسایی و راهکارهایی عملیاتی برای رسیدن به دانشگاههای کارآفرین ارائه کند. لازم به ذکر است داده مورد نظر نیز در محیط نرم افزار MAXQDA کدگذاری و تجزیه و تحلیل می شوند. شرح طرحمقدمه:به طور کلی پذیرفته شده که دانشگاه ها، ابزار مهمی در تسهیل شکل گیری اقتصاد مبتنی بر دانش هستند. از آنجا که دانش زیادی در دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی دولتی توسعه یافته و رسوب نموده، دانشگاهها می توانند به عنوان تسریع کننده توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه ای عمل کنند. به این دلیل دولتها در سراسر جهان در حال تلاش برای دگردیسی و تبدیل دانشگاهها به دانشگاه کارآفرین هستند. البته دانشگاهها در دوران تطور خود، تحولات عمده ای پشت سرگذاشته اند، اما هیچ یک از این تحولات رسالت اصلی دانشگاه را تحت تاثیر قرار نداده است. آنچه موجب تصحیح رسالت دانشگاه شده، رخداد دو انقلاب است. نخستین انقلاب دانشگاهی در اوایل قرن نوزدهم شروع شد. طی این انقلاب دانشگاههای آموزش محور نسل اول، پژوهش را جزء فعالیت های خود قرار دادند و دانشگاههای نسل دوم را پدید آوردند. اما در حالی که این انقلاب هنوز فروکش نکرده، دانشگاه ها انقلاب دوم خود را آغاز نمودند و دانشگاههای نسل سوم را پدید آوردند. ماحصل این انقلاب، زایش دانشگاه کارآفرین بود. (جهرمی و همکاران، 1393)3دانشگاه کارآفرین، به عنوان نسل سوم دانشگاهها ماموریت توسعه اقتصادی و اجتماعی را بر عهده دارد. از این رو شناخت این ماموریت و نحوه تحقق آن در دانشگاههای سنتی، اهمیت ویژه ای دارد. بر اساس چارچوب نظری دانشگاه کارآفرین هویت مستقل و ویژگی های مشخص دارد و از آنجا که سازمان است، ویژگی های سازمانی را نیز دارد. بنابراین سوق دادن ویژگی های سازمانی سنتی دانشگاه به سوی کارآفرینی سازمانی، می تواند دانشگاه سنتی را به دانشگاه کارآفرین بدل کند. (بهزادی و همکاران، 1392) بيان مسئله:در کشور ما اغلب دانشگاهها در نسل دوم دانشگاهی یعنی دانشگاههای پژوهش محور قرار دارند و فعالیت چندانی در راستای تجاری سازی یافته های پژوهش ها، تربیت افراد کار آفرین و تبدیل شدن به نسل سوم دانشگاه ها یعنی دانشگاههای کارآفرین ندارند. فعالیتهای تجاری سازی دانشگاههای داخلی، اغلب در حد ایجاد پارک های علم و فناوری محدود شده است که خروجی چندانی به بازار کسب و کار ارائه نمی دهند. (Salamzadeh et al., 2011)امروزه اگر دانشگاه ها مانند دانشگاه کارآفرین تبدیل به عامل نوآوری نشوند، توسعه ملی و منطقه ای و نیز رقابت بین المللی را مختل خواهند کرد. طی ده سال گذشته، دانشگاهها در کشمکش با موضوعات متفاوتی از قبیل جهانی سازی و بین المللی سازی آموزش عالی، افزایش جمعیت دانشجو، محدودیتهای مالی و بحران های مالی و اقتصادی اخیر بوده اند. (صمدی، 1395)با تاکید بر نقش آموزش در تربیت نیروهای انسانی یک جامعه و نقش اساسی آن در فرایند توسعه ملی، مردم یک جامعه از نظام های آموزشی به طور عام و نظام آموزش عالی به طور خاص انتظار دارند تا در ساختار توسعه همه جانبه یک کشور سهیم باشند. چنانچه نظام آموزش عالی از توانایی پاسخگویی به نیازهای جامعه و دانشجو در زمینه آموزش و تربیت نیروی انسانی، پژوهش و انجام خدمات مشاوره ای، امکان رشد و تعالی و انطباق با تحولات شگرف علمی، تکنولوژیک و محیطی برخوردار باشند، در آن صورت به عنوان یک نظام پویا و کارآمد و اثر بخش قادر به رقابت در عرصه پرتحول خواهد بود. همچنین ضمن حل مشکلات و مسائل گذشته خود توانایی برخورد با مسائل جدید را داشته و با اعمال سیاستها و راهکارهای نو همچنان کارآمد و به روز خواهند ماند. موفقیت آینده دانشگاهها وابسته به توان پاسخگویی آنها در مقابل تغییر و تحولات است. لذا به منظور شناخت و تامین نیازهای آینده لازم است تا رهبران و سیاستگذاران دانشگاهها تغییرات عمیق و وسیعی در رسالتها و اهداف خود ایجاد نمایند و دانشگاه را با شیوه کاملا نو و متفاوت از گذشته اداره کنند تا امکان بقا و رشد دانشگاهها مقدور گردد. لذا ایجاد تغییر و تحول اساسی و زیربنایی در کلیه ابعاد و ارکان بزرگترین سیستم های آموزشی یعنی دانشگاه امری حیاتی و از مباحث حاد دنیای امروز است. (تقی پور و همکاران، 1385)3این تحقیق قصد دارد دانشگاه یزد را به عنوان یکی از دانشگاه های مهم کشور به خصوص دانشگاه مهمی در قلب ایران یاری رساند تا در مسیر تبدیل شدن به دانشگاه نسل سوم یا دانشگاه کارآفرین گامی بلند بردارد.مروری بر ادبیات نظری امروزه کارآفرینی، خلاقیت و کسب و کارهای خطرپذیر به عنوان سوخت موتور اقتصاد مدرن در نظر گرفته شده است. کارآفرینان همواره نقش مهمی در پیشرفت جوامع داشته اند. آنها در راس کسب و کارها قرار گرفته، در جستوجوی فرصتها بوده و خلاقیت نیز ابزاری برای موفقیت آنها تلقی می شود. کارآفرینان تغییر را پدیده ای معمولی می دانند، همیشه در جستوجوی آنند به آن واکنش نشان دهند و از آن به عنوان فرصت استفاده می کنند. (کلارک – 2001)از طرفی کارآفرینی فرایندی پویا از بصیرت، تغییر و آفرینش است. کارآفرینی نیازمند کاربرد انرژی و علاقه شدید در جهت خلق و اجرای ایده ها و ایجاد راه حل های جدید است. عناصر اصلی کارآفرینی عبارتند از: تمایل به پذیرش ریسک های حساب شده بر حسب زمان، برابری یا کارراهه، توانایی تدوین یک تیم مخاطره پذیر اثربخش، مهارت خلاق برای مرتب کردن منابع مورد نیاز، مهارت بنیادی بنای طرح تجاری قابل اطمینان و در نهایت بصیرت در شناسایی فرصتهایی که دیگران آن را به صورت آشوب، متناقض و در هم و بر هم می بینند. (کوراتکو، 2004: کتیکیدیس و همکاران، 2012)دو رویکرد متفاوت کارآفرینی وجود دارد: رویکرد شخصیتی و رویکرد رفتاری. در رویکرد شخصیتی تمرکز بر کارآفرین و شناسایی ویژگی های فردی اوست. در واقع این رویکرد تقدم زمانی دارد؛ چرا که اول کارآفرینان وجود داشتند و بعد کارآفرینی به عنوان یک مفهوم مستقل به وجود آمده است. در رویکرد رفتاری، تکیه بر رفتارهای کارآفرینان در فرایند راه اندازی یک کسب و کار است. گفتنی است امروزه کارآفرین تنها یک جزء از فرایند کارآفرینی است. در انتها شاید بهترین تعریفی که می توان ارائه کرد این است که کارآفرینی عبارت است از فرایند نوآوری و بهره گیری از فرصت ها با تلاش و پشتکار بسیار و همراه با پذیرش ریسک های مالی، روانی و اجتماعی که با انگیزه کسب سود مالی، توفیق طلبی، رضایت شخصی و استقلال صورت پذیرد. (هیسریچ و پیترز – 1998)